دانلود رمان دنیای بعد تو از تو مریم بوذری pdf بدون سانسور
دانلود رمان دنیای بعد از تو از مریم بوذری با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
موضوع رمان :
سوگل …پیس…پیس …سوگل. برگشت و نگاه غرانش رو بهم دوخت. از رو نرفتم: سوال ۳ اخمهای درهمش نشون می داد خبری از رسوندن سوال ۳ نیست…مثل همیشه گدا بود…خاک تو سر خرخونش ….پشت چشم نازک شده اش زیاد دلم شد و زیر لب غریدم: گه بگیرنت ….خسیسِ خر خون ….همونجور که سرقایم کرده ام رو از پشت سارا (نفر جلوییم) بالا می اوردم با خانم اکبری چشم تو چشم شدم …با چشمهای درشتش که پشت عینک ته استکانی قدیمی روی صورتش باباغوری به نظر می رسید بهم چشم غره رفت.
خلاصه رمان دنیای بعد از تو
اون جور نادونی منو می کشید … فقط قد دراز کرده بودم و انگار عقلم باهاش بزرگ نشده بود و هنوز بی عقل و منطق و بدون فکر عمل میکردم ….بعد با یادآوری رفتار و لحن زشت اکبری خشم دوباره تو جونم پیچید و تو دلم غریدم:
اصلا حقش بود … خوب کاری کردم … دلم خنک شد. آره … دنیا بهم یاد داده بود جواب کسی که بهت بی حرمتی می کنه رو باید در جا بدی و گرنه هیچ وقت خدا و پیغمبر کاری به کارش ندارن …
فقط خودت باید حقتو بگیری و ناله و نفرین و دل شکسته پشیزی برای دنیا ارزش نداره…. اکبری با کمک بلورچی و رشادی بیرون اومد ….مقنعه اش کج و کوله بود و خودش رو مظلوم نشون می داد …..نمی دونم چرا لبخند رو لبم اومد … شاید از اینهمه بازیگر بودنش خوشم اومده بود و تحسینش می کردم که داشت با مظلوم نمایی خودش رو آدم خوبه ی این قصه نشون می داد …. البته که کسی حق رو به من نمی داد….
اگه می خواستم منطقی هم فکر کنم چون هلش داده بودم مقصر بودم ….. چون مردم حرفها رو زود یادشون می رفت ولی رفتار رو یادشون میموند. حاضرم قسم بخورم هیچ کس یادش نبود که اکبری بهم گفت (گمشو بیرون ولی همه اون هلی که من داده بودم رو خوب دیده بودند.. رشادی ازمون خواست همون بیرون دفتر وایسیم تا با والدینمون تماس بگیرند …..سارا دوباره زیر گریه زد و من تو دلم خدا خدا می کردم با حاجی تماس نگیرن و مثل همیشه خانم بلورچی در حقم لطف کنه و با عمه آمنه تماس بگیره…