دانلود رمان دروغ شیرین از sogand & sparrow pdf بدون سانسور
دانلود رمان دروغ شیرین از sogand & sparrow با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
موضوع رمان :
آناهید زند دانشجوی پزشکی است او که سال ها عاشقانه پسر عمه خود کاوه را دوست داشته فقط به خاطر یک شوخی که از طرف دوست صمیمی خود با کاوه انجام می دهد کاوه او را ترک می کند و با همان دختری که او را به انجام این شوخی کرده بود ازدواج می کند. آناهید افسرده شده محل کار خود را عوض می کند تا دیگر با کاوه برخورد نداشته باشد. آناهید در آنجا با آرتام مهرزاد دکتر متخصص قلب اشنا می شود . آرتام که بسیار زیباست و موقعیت خوبی دارد وقتی کارهای آناهید را میبیند…
خلاصه رمان دروغ شیرین
با پری رفتیم تو رستوران، رستوران شیکی بود. رفتیم روی به میز دو نفره نشستیم که به پری آروم گفتم ولخرج شدیا. -تو چرا اینقدر به من تیکه میندازی؟ – آخه اینکارا ازت بعیده. -خیلی هم دلت بخواد. -پری حاشیه نرو، من تورو نشناسم باید بمیرم. چیکارم داری؟ -به جون خودم هیچی. -هنوز عادت بچگیتو ترک نکردی. -کدوم عادت؟ یادته؟ بچه که بودیم هر موقع کارم داشتی یا اینکه چیزی ازم میخواستی، خوراکیات رو بهم می دادی (با خنده ادامه دادم) اما هر وقت باهام کاری نداشتی اسم اون خوراکیا رو می
اوردم جیغت می رفت رو هوا و داد میزدی مال خودمه. دوتایی خندیدیم، بهش خیره شدم و گفتم: -هیچ فرقی نکردی، فقط به جای اون خوراکی ها میخوای بهم شام بدی، حالا دیدی عوض نشدی؟ بگو… من آمادم پری. یه کمی من من کرد و گفت: دکتر گوهری ازم خواستگاری کرد. چشمام گرد شد. با تعجب گفتم: جدی؟ پری گفت: چته؟ آروم آره، چیزه عجیبیه؟ -منو بگو میگفتم از این دکتره بخاری بلند نمیشه. -منم خودم تعجب کردم. -خب میخوای چیکار کنی؟ -نمیدونم . راستش خودم هنوز تو شکم. -شک چرا؟
مگه تا حالا خواستگار نداشتی؟ اینارو ول کن، تعریف کن چی شد که بهت گفت؟ -هیچی بابا، توی سلف بودم که اومد پیشم و گفت که میتونم وقتتونو بگیرم و منم گفتم بفرمایید. اونم شروع کرد از تعریف کردن از خانومیه منو از این حرفا، آخر سرم گفت میشه آدرس بدین با خانواده بیایم خدمتتون. منم گفتم بذارین فکر کنم بعد خبر میدم اومدم که با تو مشورت کنم که ببینم به مامان بگم یا نه؟ -نمی دونستم چی بهش بگم. پری خبر نداشت بدترین آدمو برای مشورت انتخاب کرده. من بعد از شکستی که داشتم…