برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان عشق و دیوانگی pdf از ms_my با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان ms_my مـیباشـد
موضوع رمان: عاشقانه/تخیلی/پلیسی/اکشن
خلاصه رمان عشق و دیوانگی
افسون … دختر دلسرد داستان ما دختری که احساسات رو درون خـودش کشتـه
از وقتی که خانوادش مرده اون خـودش رو در کـار غرق کرده پلیس ماهری که
با به دست رسیـدن پرونده ای بهش زندگیش زیر و رو مـیشـه کسی چه مـیـدونه..
شایـد افسون با خلافکـار داستانمون خـوشبختی اش رو پیـدا کنه …
رمان پیشنهادی:دانلود رمان کژال خان
قسمت اول رمان عشق و دیوانگی
با دست زنگ روی مـیز رو خاموش کردم از جام بلند شـدم
اوف چه خـوابی کردما رفتم دوشی گرفتم و اومدم بیرون
موهای بلند و لختم رو سشوار کشیـدم و بافتم و جمعشون کردم و
با کش بازم بستم اینطوری از زیر مقنعم بیرون نمـیاد فرمم
رو پوشیـدم و چادرم رو سرم کردم زیاد اهل چادر نیستم اما چه
کنم عاشق شغلمم و حاضرم سختی بکشم بخاطرش کفش
های یک سانتیم رو پام کردم کیف کتابیم رو برداشتم و پوشـه ها و
وسایلم رو داخلش گذاشتم کمـی شیطونی بد نبود به مچ
دستام و گردنم عطر خنک و مالیم رو زدم این عطر همه رو
مدهوش مـیکنه یک برق لب زدم که خیلی تـو دیـد نباشـه رفتم
بیرون سوییچ ماشین اداریم رو برداشتم با اینکه عاشق ماشین
خـودم مزدا ۳ بودم اما خب اداره اجازشو نمـیـداد هر چند
بهترین مامورشون باشم سوار سمندم شـدم به سمت اداره ام رفتم
وقتی رسیـدم ماشین رو پاک کردم ماشین رو قفل کردم
یهو صدای آقای باقری اومد
باقری: سالم خانوم شناسگر
با چهره سردم برگشتم سمتش
من: سالم آقای باقری صبح بخیر
و راه خـودم رو گرفتم از رو نرفت و دنباو دنبالم اومد
باقری : دارین مـیرین سمت اتاقتـون
نه این آدم نمـیشـه ، با پوستخند گفتم : نه دارم…
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید