برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد
دانلود رمان سوار بر قایق محبت pdf از اکرم احمدی با لینک مستقـیم
برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان اکرم احمدی مـیباشـد
موضوع رمان :عاشقانه
خلاصه رمان سوار بر قایق محبت
ا یاد او که نهاد در طلب عشق محبت را
گفتم- مامان خـواهش مـیکنم تـو رو خدا
مامان گفت : امکـان نداره این مسخره بازی ها چیه ؟
بابا گفت : نظر من هم همـینه
– گفتم : ببینین من نمـیخـوام جر و بحث کنم خـودتـون انتخاب کنین
یا اینکه من مـیمونم و با یک چهره جدیـد در
مهمانی های ظاهر مـیشم یا اینکه اصال اینجا نمـیمونم
رمان پیشنهادی:دانلود رمان اربابی در قدیم مسیحه زادخـو
متن اول رمان سوار بر قایق محبت
مامان گفت : یعنی چه ؟ منکه نمـیفهمم
– مامان جان یه شوخیه کوچولو ! اجازه بدین دیگـه مـیخـواهم ببینم
عکس العمل نادر چیه ؟ مـیخـوام بدونم وقتی چهره
زشت من رو مـیبینه مـیگذاره بره یا نه من بایـد بفهمم
بخاطر خـودم و خاطرات بچه گیمون مـیاد یا به اصرارهای
پدربزرگ
بابا گفت : بس کن چهره زشت یعنی چه ؟
مامان گفت : مـیمونی و با همـین چهره زیبا به استقبال خانواده عموت مـیایی
– نمـیمونم اگر همـینطور که شما دارین من رو مجبور مـیکنین
نادر رو هم مجبور کرده باشن چی ؟ نمـیگم نادر رو
دوست نداشتم چرا وقتی بچه بودیم دوستش داشتم اما
اونموقع بچه بودیم من ۴۱ سال پیش دیـدمش حاضرم بخاطر
زشتی صورت طرد بشم اما بهم نگن که مجبور شـدم به
خـواستگـاریت بیام چون پدربزرگ اصرار داشتن عقد دختر
عمو و پسر عمو در آسمانها بستـه است و گرنه نمـیخـواستمت
من دلم نمـیخـواد کسی به شعورم بی احترامـی کنه تـو
رو خدا من رو درک کنیـد
بابا گفت : حاال مـیخـواهی چکـار کنی
– الهی قربونتـون برم مـیـدونین بابای دوستم گریمور سینماست
دوستم از باباش یاد گرفتـه منم از اون یاد گرفتم و
صورتم رو گریم مـیکنم همـین دیگـه
برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید