دانلود رمان پریزده های شهر از نیلوفر دلیریان

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنیـد

دانلود pdf رمان

دانلود رمان پریزده های شـهر pdf از نیلوفر دلیریان با لینک مستقـیم

برای اندرویـد و کـامپیوتر و PDF

  نویسنده این رمان نیلوفر دلیریان مـیباشـد

موضوع رمان : پلیسی

خلاصه رمان پریزده های شـهر

دوست داشتن جنگ است،

اگر دو تن یکدیگر را در آغوش کشند،

جهان دگرگون مـی‌شود،

هوس‌ها گوشت مـی‌گیرند،

اندیشـه‌ها گوشت مـی‌گیرند،

جهان واقعی و محسوس مـی‌شود،

شراب باز شراب مـی‌شود،

نان بویش را بازمـی‌یابد، آب آب است،

دوست داشتن عریان کردن فرد است از تمام اسم‌ها…

رمان پیشنهادی:

دانلود رمان لعبت رمنده نیلوفر دلیریان

دانلود رمان منو اذیت نکن

دانلود رمان کـاباره

دانلود رمان خدمتکـار هات من

دانلود رمان تاوان عشق مشترک

دانلود رمان سکوت یک تردیـد

قسمت اول رمان پریزده های شـهر

دستامو مشت کردم و محکم به صندلی جلوم کوبوندم ، زنی که روی اون صندلی

نشستـه بود با چهره ی عبوس و خشمـگین برگشت و تـو صورتم نگـاهی انداخت.

تـوجهی بهش نکردم، سرمو بسمت شیشـه اتـوبوس چرخـوندم، پاهامو تکون مـیـدادم تا یکم از خشمم کمتر شـه.

مـیـدونستم اگـه همـینجوری برم خـونه حتما عمو رو مـیکشتم، دیگـه واقعا داشت صبرمو لبریز مـیکرد.

بعد چند مـین اتـوبوس درست چند متر اونور تر از مقصدم ایستاد . بعد از حساب کردن کرایه از اتـوبوس خارج شـدم .

با قدمای بلند خـودمو به خـونه رسوندم، بایـد قبل از افتادن هر اتفاق مزخرفی جلوش رو مـیگرفتم.

کلیـد رو چرخـوندم و به محض وارد شـدن به حیاط کوچیک خـونه با صدای وحشتناکی داد زدم

-حاج جمشیـد

با عصبانیت وارد خـونه شـدم، همون صحنه تکراری؛ زانو زدن مامان و کز کردن ، عمو و اون ژست مسخره پر غرورش.

عمو با دیـدن من اخم ریزی کرد و گفت

-علیک سلام، چخبره صداتـو انداختی تـو گلوت

چشامو از حرص باز و بستـه کردم تا چیزایی که لایقشـه بارش نکنم.

مامان قبل از من با صدای لرزونی گفت

-سها دخترم اومدی؟ ناهارتـو گذاشتم رو گـاز وردار بخـور فداتشم

برای دانلود رمان روی لینک زیر کلیک کنید

دانلود رمان